مقاومت فلسطین؛ دستانی که همچنان روی ماشه است+تصاویر
امروز مقاومت فلسطین از مرحله حیرت و تردید گذر کرد و وارد مرحله سخن از دلاوریها و پیروزیهایی شد که مقاومت و شهدا آن را محقق ساختند.
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس علت بروز جنگ در فلسطین و لبنان ریشهای تاریخی و سابقهای طولانی دارد. منطقه خاورمیانه عموماً و بهویژه فلسطین، نهتنها از اهمیت سوقالجیشی و استراتژیک برخوردار است بلکه این کشور موطن تمام ادیان بزرگ است و در منطقه تماس کشورهای اسلامی با آسیا و آفریقا واقع است؛ پس شگفت نیست که جایگاه کارزار و میدان رقابت گردد.
ویژگیهای فوقالعاده قدس و مسائل ویژه این خطه، آن را همچون گره وسط طناب مسابقه نموده که هر طرف سعی دارد تا آن را بهطرف خود بکشد؛ ازاینرو، منطقه شامات و سرزمین فلسطین و لبنان میدان تاختوتاز و کشتار یا بردوباخت شده و روزی به دست مسیحیان و صلیبیان روزی در دست یهودیان و دیگر روز در دست مسلمانان قرارگرفته است؛ اما با کوچ خودخواسته یهودیان و اشغال سرزمین فلسطین، زمینه اخراج ساکنان ادیان و اشغال اصلی این سرزمین مهیا شد؛ مهمانی که میزبان را اخراج نمود. آنگاه نخستین نشانههای مقاومت مردمی بروز یافت.
اکنون مردم فلسطین با دشمنی روبهرو هستند که اگر بتواند مسلمانان را از صفحهٔ روزگار محو میسازد و در این کار آن تردید نمیکند؛ دشمنی که کمترین جرم او نسلکشی و نابود ساختن ریشۀ فلسطینیان و بلکه هر مبارزی است. هدف رژیم صهیونیستی رسیدن به این مقصد است و تنها راه مقابله با آن حفظ روحیه مقاومت و بیداری در مردم است و فلسفۀ مقاومت نیز بر همین پایه استوار است. براین اساس، فرضیه مسالمتآمیز بودن مهاجرت یهودیان به فلسطین به هدفدار بودن آن رد میگردد.
مقاومت روح پایداری را در مقابل نیروهای تهدیدگر و کسانی که موجودیت کشور و دگر و کسانی که انسان را به خطر میافکنند، میپراکند. آزاد کردن وطن از بزرگترین کارها است و احقاق عدالت و رفع ظلم، ساختن جامعه و حمایت از انسان به شمار میآید اما اگر این آزادسازی، بدون ساز برگ پیشرفته باشد سرنوشت آن در مسیر آزادی و استقلال، شکست است. انقلابهای عربی در نیمه قرن گذشته گرفتار این مشکل بودند و همین باعث شد تا مردم استعمار بیگانه را باوجود ظالم بودن، بپذیرند.
مقاومت، بهطور خلاصه، اهدافش را از روشهای زیر عملی میسازد: تمرکز روی شرایط ناگوار تحت آتش اشغال با استبداد، آشکارسازی نقشهها و وسایل وسیلههای دشمن، تشویق مردم و استشهاد به الگوهای موفق در تاریخ، تغییر دادن ذهنیت و احساسات و آمادهسازی و بیدار ساختن، مردم بجای صدور فرمان؛ بنابراین ادبیات مقاومت تنها حوادث و دشواری و تلخیهای مقاومت را بازگو نمیکند بلکه با تحریک، همت، غیرت احساسات و اندیشهها تسلیحات سازی نیز مینماید.
فلسفه کلی مقاومت در مقابل اشغالگر در تمام دینها و ملتها کاری دلاورانه و شریف بهحساب میآید و فرقی نمیکند که ملیت و اندیشه متجاوز چه باشد. همه کشورها به شهدایشان افتخار میکنند و خونهای پاکشان را با نصب تابلوها و مراسم سالانه مقدس میشمارند. فلسفه اسلامی مقاومت و بیرون راندن دشمن به جهاد مصطلح شده است.
فلسفۀ مقاومت زنده نگهداشتن روح مقاومت و بیداری مردم است. ادبیات مقاومت ادبیات بیان جنگ «من» است؛ درعینحال که سعی میکند تا خواستههای گروهی و آرمانهای وطنش را نیز برآورده سازد؛ ادبیاتی است که برای تحکیم پایههای وجود انسان برای خیر و خوبی و آرامش و برای رویارویی با دشمن تلاش میکند. امروز مقاومت فلسطین از مرحله حیرت و تردید گذر کرد و وارد مرحله سخن از دلاوریها و پیروزیهایی شد که مقاومت و شهدا آن را محقق ساختند.
فلسطین سرزمینی عربی و اسلامی است که در قدیم کنعان نام داش این سرزمین، حدود ۲۷۰۲۴ کیلومترمربع مساحت دارد و دریای مدیترانه در غرب لبنان در شمال سوریه و رود اردن در شرق و دریای سرخ و شبهجزیره سینا در جنوب و جنوب غربی آن قرار دارد فلسطین سرزمینی حاصل خیز و دارای آبوهوای معتدل است. این منطقه محل ظهور پیامبران بزرگی چون عیسی، موسی و محل عبور و زندگانی حضرت ابراهیم علیهمالسلام بوده است. این سرزمین ازنظر موقعیت سوقالجیشی بسیار حساس و پراهمیت است و بهمثابه پلی است که کشورهای عربی اسلامی آسیا را به آفریقا متصل میکند
این موقعیت ویژه جغرافیایی، فلسطین را در طول تاریخ به گذرگاه و نقطه تمرکز بسیاری از کشورها و تمدنهای پیاپی تبدیل کرده بود تا اینکه همراه با سایر سرزمینهای عربی به کشوری با هویتی اسلامی و عربی تبدیل شد. البته همین موقعیت خاص فلسطین بود که باعث شد برخی زیاده خواهان از آن چشم برندارند و چون خود نتوانستند به شکلی مستقیم در آن حضورداشته باشند، کسانی را در آنجا سکنی دادند که حامی منافعشان باشند و نقش دیدهبان را برای آنها ایفا کنند. این واقعیتی است غیرقابلانکار یکی از دلایل بر این گفته، سخنان سیاستمدارانی است که از اسرائیل بهعنوان ایالت پنجاه و یکم آمریکا نام میبرند. «بن گوریان، یکی از رهبران تروریست دولت اسرائیل، تأکید داشت که دولت اسرائیل فقط از جنبهٔ جغرافیایی، جزء خاورمیانه محسوب میشود و ریگان یکی از رئیسجمهوریهای سابق امریکا تا آنجا پیش رفت که زمانی اسرائیل را ناو هواپیمابر آمریکا در منطقه» نامید.
بنابراین، مقاومت و جهاد تنها چاره و انتخاب ملت فلسطین است. باید گفت که مردم غزه در فلسطین راه مقاومت را برگزیدهاند. در یک نظرسنجی که یکی از سازمانهای تحقیقاتی در غزه در مورد تجدید آتشبس با صهیونیستها و بر طبق شرایط معلوم انجام داد بیش از ۹۴ درصد شرکتکنندگان مخالف آتشبس با رژیم غاصب بودند که مردم غزه و فلسطین سرشت دشمنان را شناختهاند بهتر از هر کس دیگری دشمن خود را میشناسند و بهتر از هرکسی راهحل را میدانند. شکی نیست که هزینه مبارزه سنگین است اما بههرحال به دست آوردن عزت و کرامت و پیروزی و آزادی، بهایی عظیم دارد.
مقاومت در فلسطین و لبنان مقاومتی مشروع است چراکه در مقابل نیرویی ایستادگی میکند که آمده است تا خود را بر مردم تحمیل سازد؛ آمده تا دیگران را فنا سازد تا خود زنده بماند و آمده است تا امپراتوریاش را روی جمجمه دیگران بنا کند.بااینوجود کشورهای تحت اشغال اعم از عراق و لبنان و بهویژه فلسطین، دچار ظلم و غفلتی تاریخی شدهاند؛ غفلتی که شاید آیندگان گذشتگان خود را بهسختی، ببخشند، غفلتی که جبران آن غیرممکن و بسیار دشوار است و ظلمی که بر آنها رفته از نوع ظلم میهمان بر میزبان است. کمتر در تاریخ سراغ داریم که میهمان از امکانات میزبان استفاده نماید و تبدیل به دشمنی سفاک گردد اما تاریخ این موضوع را فراموش نخواهد کرد که یهودیان که شاید دو هزار سال پیش در سرزمین کنعان میزیستهاند به بهانه جمعکردن همکیشان خود که در سرتاسر جهان پراکنده بودند و علیرغم ادعای تشکیل ندادن حکومت، به سرزمین خاورمیانه بیایند و پس از کنار زدن ساکنان اصلی، آن به قدرتی خطرناک و خونریز مبدل گردند.
یهودیان و با آنان که منافعشان را در متمرکز ساختن قوم یهود میدیدند باهدف و برنامهریزیشده و مجهز به خاورمیانه آمدند تا بر شاهرگ اقتصادی و سیاسی جهان دستی داشته باشند. این در حالی است که مردم فلسطین، با سنگ و اسلحههای ابتدایی در پی دستیابی به اهداف خود هستند و مذاکرات صلح نیز پیوسته با شکست مواجه میشود اینجاست که انسان از خود میپرسد چه راه دیگری باقی است؟ آیا گزینهای جز مقاومت و مبارزه میماند؟.
انتهای پیام/