
این گزارش روایتی از محرومیتزدایی شهید هدایت الله طیب است که وصیتنامهاش 41 سال پس از شهادتش موجب آبادانی محل تولدش شد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «صبح زاگرس» ورق زدن برگهای تاریخ 8 ساله دفاع مقدس نهتنها فرصتی برای اشراف بر فضای حاکم بر جنگ است، بلکه میتواند چشم زائر را به عمق تاریخ 40 ساله منطقهای محروم بگشاید و تفسیری واضحتر از خدمت را بیان کند، شهید هدایت اله طیب الگوی محرومیتزدایی و اثربخشترین وصیت در دنیای کنونی است.
دانشجوی شهید هدایت اله طیب، ۱۴ مرداد ۱۳۳۳ در روستای موگر از توابع شهرستان لنده به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و راهنمایی، برای مقطع دبیرستان راهی شهر بهبهان شد و در مدرسه 25 شهریور این شهر مشغول تحصیل شد. سال 1353 دوره دبیرستان را تمام كرد، در همین مقطع دبیرستان شهید طیب در فعالیتهای انقلابی حضور مییابد و در خرداد سال 53 توسط ساواک بازداشت میشود و چند شبی را در زندان ساواك گچساران میماند، با گرفتن تعهد آزاد میشود و به خاطر همین نمیتواند در همه امتحانات خردادماه شركت كند، بعد از آزادی به روستا بازمیگردد و دیپلمش را در شهریورماه اخذ میكند.
با پایان دوره دبیرستان، هدایت اله سال 1354 به سربازی رفت و بعد از دوره آموزشی، به خاطر اینكه دیپلمه بود بهعنوان درجهدار انتخاب شد و در رشته تانك دوره دید. دوران سربازی او در 16 اردیبهشت 1356 تمام شد و مشغول مهیاکردن مقدمات ادامه تحصیل در آمریکا شد. تا زمانی كه شرایط سفر برای او فراهم شود در یك شركت آبرسانی بین آبادان-ماهشهر بهعنوان رییس كارگزینی مشغول به كار شد.
شهید هدایت اله طیب ۱۵ شهریور سال ۱۳۵۶ برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از چند ماه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی، وارد دانشکده کشاورزی سنت پترزبورگ فلوریدا شد و در رشته مهندسی کشاورزی تحصیلات خود را آغاز کرد.
وقتی در تظاهرات تسخیر لانه جاسوسی در ایران پرچم آمریكا به آتش كشیده میشود، دانشجویان آمریكایی بهتلافی این به آتش كشیدن تصمیم میگیرند در صحن دانشگاه پرچم ایران را به آتش بكشند. كشمكشهایی صورت میگیرد و دانشجویان ایرانی میگویند ما چنین اجازهای به شما نمیدهیم. نهایتاً این موضوع با برگزاری جلسه مناظرهای در صحن دانشگاه ختم میشود و از آمریكاییها 4 نفر و از ایرانیها نیز 4 نفر در مناظره شركت كردند. از میان دانشجویان ایرانی شهید طیب بهعنوان مسئول انجمن اسلامی شهر سنت پترزبورگ شركت کرد.
با آغاز جنگ به وطن بازگشت تا در دفاع از کیان و ایمان خود جانانه تلاش کند و با توجه به اینکه او در دوران سربازی دوره سلاحهای سنگین را گذرانده بود، پس از ورود به ایران خود را به سپاه تهران معرفی و پس از طی دوره یکماهه آموزش نظامی در شیراز، مدت شش ماه را در جبههی آبادان خدمت کرد. شهید طیب که به او لقب «چمران جنوب» دادهاند، آبان ماه سال ۱۳۶۰ برای بار دوم به جبهه اعزام شد و بهعنوان معاون گروهان رزمی حضرت مهدی (عج) فعالیت خود را آغاز کرد و همزمان با شروع عملیات فتح المبین، فرماندهی تانکهای چیفتن را بر عهده گرفت.
در پنجمین روز از فروردین سال 61 در عملیات فتح المبین و منطقه رقابیه به فیض شهادت نائل آمد و در روستای زادگاهش موگر تشییع شد.
شهید طیب از شهدای شاخص استان کهگیلویه و بویراحمد در بخشی از وصیتنامهاش نوشت: در زمان حیات خود نتوانستم خدمتی برای مردم انجام دهم، مرا در زادگاهم دفن کنید تا به علت حضور آرامگاهم در این مکان، مسئولین خدمتی به مردم این روستا ارائه دهند.
روایت زندگی شهید طیب اما در آمریکا و با نوشتن یک وصیتنامه تمام نمیشود و بعد از گذشت 40 سال درخواست این شهید والامقام به فرصتی برای توسعه و خروج از بنبست جغرافیایی تبدیل میشود تا شهین حاجی طالب یکی از همدانشگاهیهای شهید طیب روایتی عاشقانه از دختر سنت پترزبورگی را برای خبرنگار ما بازگو کند.
حاجی طالب میگوید شهید طیب به بچهها خیلی علاقه داشت، با شوهرم بسیار صمیمی بود، با همسایهها دوست بود و سعی میکرد، همه را بهطرف اسلام بکشاند و با همه برادری کند. خاطرات زیادی از شهید دارم، ازجمله وقتی یک دختر آمریکایی از رفتار هدایت خوشش آمد، به ایشان پیشنهاد ازدواج کرد.
هدایت خیلی سرخ شد و پیش من آمد و گفت: خواهر به او بگو که خانوادهام دختر یکی از فامیلمان را از بدو تولد برایم «ناف برون» کردند و میخواهم با او ازدواج کنم، من هم این موضوع را به دختر آمریکایی گفتم و ایشان هم پذیرفتند.
او ابراز داشت: وقتی پسرم به دنیا آمد، ایشان یک قرآن آورد، روی سینه پسرم گذاشت و یادداشتی از طرف برادران انجمن داخل آن نوشت و اولین کسی بود که اذان را در گوش پسرم خواند. الان پسرم در آمریکا مشغول تحصیل است و هنوز آن قرآن را بهرسم یادبود پیش خود نگهداشته است.
پنجم فروردین سالروز شهادت شهید والامقام هدایت اله طیب فرصتی شد تا پردهای دیگر از خدمت 41 ساله این شهید را به مردم زادگاهش روایت کنیم، خدمتی که بوی ناب محرومیتزدایی و توسعه را دارد.
در روستای موگر زادگاه شهید طیب مردم به علت اینکه پل ارتباطی بر روی رودخانه مارون وجود نداشت، برای عبور از رودخانه چارهای جزء استفاده از «گرگر » و تن دادن به دلهره قطع انگشتان خود را نداشته و از این وسیله برای عبور و مرور استفاده میکردند.
در سال ۹۲ باهدف خروج از بنبست و عمل به وصیت این شهید بزرگوار پروژه پل پیادهروی بر روی جنوبی تربن نقطه از رودخانه مارون تعریف و کلنگزنی شد و امروز بعد از گذشت 41 سال از وصیتنامه شهید طیب مردم خرسند از خدمتی برای عبور از محرومیت هستند و این پل سال گذشته به بهرهبرداری رسید.
انتهای خبر/
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- بانوی گمشده یاسوجی در اهواز پیدا شد
- جزئیات تغییر رسمی ساعت کشور در سال ۱۴۰۴
- یک کهگیلویه وبویراحمدی فرمانده انتظامی رامهرمزشد
- ویژهبرنامههای تلویزیون در ماه رمضان
- مدیرکل ثبت اسناد و املاک معرفی شد
- آخرین خبر از تعطیلی سهشنبه در کهگیلویهوبویراحمد
- سامانهپربارش تا کی در کهگیلویه وبویراحمد فعال است
- یک کهگیلویهوبویراحمدی گزینه ریاست بانک مرکزی
- تغییر فرمانده انتظامی کهگیلویهوبویراحمد
- اعطای بالاترین نشان پزشکی به پزشک کهگیلویهوبویراحمدی
- برپایی نمایشگاه کتاب و عکس در بهمئی
- ذبح 13 راس گوسفند در پویش نذر قربانی
- آتش به جان ارتفاعات تنگسریز بویراحمد افتاد
- 20 سال رفت، حلبیآباد هنوز مانده است!
- زجرهای که بر پارک جنگلی یاسوج تحمیل شد
- از اعدام نکنید تا اینستاگرام!
- اکبرآباد یاسوج در ترافیک گم شد!
- مراسم پرفیض دعای ندبه در لیکک
- در تنگه آزادی، بسیجیان نگهبانان طبیعت شدند
- اقامه نماز عید قربان در شهرستان باشت
- مشاهده بیشتر